تلقيح کمپوست يا بسترها با اسپان را اسپان‌زني[1] و به احاطه ‌شدن بسترها با ميسليوم قارچ، پنجه دوانی[2] مي‌گويند. براي رسیدن به حداكثر عملكرد؛ نكات مهمی را بايد در اين دو مرحله رعايت نمود كه اهم آنها عبارتند از: مقدار رطوبت بستر- دماي بستر- وزن خشك بستر بازاي هر فوت مربع از سطح كشت- مدت زمان پنجه‌دواني

مقدار رطوبت:ميسليوم قارچ در محيط خيلي خشك يا خيلي مرطوب، قادر به رشد نخواهد بود. در بسترهاي كم آب يا خشك؛ بعلت فقدان آب لازم براي انتقال و سوخت و ساز مواد غذايي؛ رشد ميسليومي بصورت كپه‌اي و تنك بوده و تشكيل كلاهك‌ها بسيار ضعيف خواهد بود. و از طرف ديگر، در يك محيط بيش از اندازه مرطوب، رشد ميسليومي متوقف شده و يا ميسليوم‌هايي بيش از اندازه نخ مانند و ضعيف توليد مي‌شوند. طي آزمايشات كنترل شده كه بر روي قارچ دکمه‌اي در کمپوست طبيعي (كود اسبي) صورت گرفته؛ مشخص شد كه در صورت انحراف رطوبت بيش از 2 درصد از حد مطلوب؛ باعث كاهش يا افت محصول خواهد شد. انحراف بيشتر از 5 درصد معمولاً منجر به پيدايش ميسليوم‌هايي خواهد شد كه قدرت توليد كلاهك را ندارد. لذا؛ بايستي كمپوست خشك را در مرحله اسپان‌زني اندكي مرطوب كرده و بخوبي اين رطوبت را به تمام نقاط منتقل سازيم تا مبادا لكه‌هاي مرطوب ايجاد شوند. معمولاً در مورد يك کمپوست بيش از حد مرطوب، مقداري گچ (CaSo4) مي‌افزائيم تا آب اضافي آن را جذب نمايد.

دماي بستر

براي کنترل دماي بستر كاشت؛ دماسنج‌هايي را در مركز توده کمپوست و در هواي اطاق نصب مي‌نمايند. بديهي است كه اين دو مكان؛ دماهاي متفاوتي را نشان دهند و با فرض اين كه دماي گرم‌ترين نقطه (مركز توده بستر) برابر با 27 درجه سانتیگراد و دماي معمولي اطاق نيز 21 درجه سانتیگراد باشد، در آن صورت دماي كل توده بايد در اين دامنه قرار گيرد.

بسته به نوع قارچ دماي مطلوب رشد ميسليومي نيز متفاوت خواهد بود. بعنوان مثال قارچ دكمه‌اي در دماي 25 درجه سانتیگراد؛ خيلي سريع رشد مي‌نمايد؛ در حالي كه گونه سيلوسب براي اين منظور به دماي 30 درجه سانتیگراد نياز دارد. دماي بالاتر و پائين‌تر از اين حد؛ رشد ميسليومي اين دو قارچ را كند مي‌كند و اين مورد براي تمامي قارچ‌ها قابل تعميم است،  توجه كنيد كه با افزايش دماي هوا بيش از حد مطلوب، رشد ميسليوم‌ها كندتر مي‌شود. بنابراين در طي پنجه‌دواني ميسليوم‌ها، هدف اصلي، حفظ دماي مناسب براي سريع‌ترين و بيشترين رشد ميسليومي مي‌باشد.

وزن خشك مواد اوليه بستر

صرف‌نظر از ديگر عوامل، مقدار وزن خشك مواد اوليه بستر در هر مترمربع از سطح كاشت؛ عامل تعيين كننده مهم عملكرد بشمار مي‌رود. توليد كنندگان عمده قارچ دكمه‌اي، در هر فوت مربع از سطح كاشت؛ حدوداً 2-250/2 كيلوگرم و بعضي اوقات با فشار زياد؛ تا 5/3 كيلوگرم کمپوست را جاي مي‌دهند. با تقسيم عملكرد كل در هر فوت مربع به وزن خشك کمپوست در هر فوت مربع، مي‌توان كارآيي كشت را سنجيد. بنابراين؛ بعنوان مثال: با فرض اين كه از يك فوت مربع بستركاشت؛ تا 80/1 كيلوگرم قارچ تازه برداشت نمائيم و از طرفي با فرض اين كه در اين مساحت؛ 25/2 كيلوگرم کمپوست مصرف شده باشد؛ در نهايت با تقسيم اين دو بر هم؛ خواهيم ديد كه كارآيي كشت محيط؛ 80 درصد خواهد بود، كه اين مقدار براي قارچ دكمه‌اي نزديك به حداكثر پتانسيل عملكرد بوده و مناسب مي‌باشد..

 

مقدار واقعي مواد اوليه بستر را كه مي‌توان در يك فوت مربع از سطح كاشت فشرده ساخت به توان خنك كردن سيستم كنترل دما و دماي محيط بستگي دارد. آزمايشاتي كه با استفاده از عناصر ردیاب در بسترهايي به عمق 90 سانتی متر انجام شده، حاكي از اين مي‌باشند كه عناصر موجود از دورترين نقطه به قارچ‌هاي در حال رشد منتقل مي‌شوند. با اين وجود عليرغم كارآيي كمتر بستر رشد، عملكرد در واحد سطح (فوت مربع) افزايش يافت.

در طي مدت پنجه‌دواني ميسليوم در حال رشد؛ مقادير زيادي حرارت توليد مي‌گردد كه معمولاً اوج اين حرارت (C°32) در روز هفتم تا نهم بعد از اسپان‌زني، بوقوع مي‌پيوندد و در اين درجه حرارت ميكروارگانيسم‌هاي گرما دوست فعال شده كه بموجب آن زمينه افزايش بيشتر حرارت فراهم مي‌شود. دماي بستر، براحتي به بيش از C°38 مي‌رسد. دماهاي بين  C°35-43 ، مي‌تواند به ميسليوم بسياري از قارچ‌ها آسيب رسانده و قوه ناميه و توان توليد قارچ را كاهش دهد. همچنين با افزايش دما؛ احتمال فعال كردن كپك‌هاي رقيب و نامناسب ساختن شرايط بستر براي رشد قارچ نيز افزايش مي‌يابد، بنابراين بعلت افزايش احتمال گرمازايي بسترهاي عميق؛ توليدكنندگان قارچ دكمه‌اي خيلي بندرت عمق بسترها را بيش از 30 سانتیمتر و عمق مناسب بستر را 20 سانتیمتر درنظر مي‌گيرند.

مجدداً اهميت نسبت بستر كاشت به حجم هواي آزاد اطاق كشت را خاطر نشان مي‌سازيم (فصل 4). روش مؤثري كه مي‌توان در اين جا آن را يادآوري نمود؛ پر كردن جعبه‌هاي كاشت به عمق 20-15 سانتیمتر و چيدن روي هم و با فاصله كم جعبه‌ها روي همديگر مي‌باشد كه بدين ترتيب حرارت مورد نياز اطاق، توسط کمپوست تأمين مي‌شود. دماي هواي محيط (بيرون) و توان حرارتي و برودتي دستگاه‌ها، مي‌تواند تعيين كننده تعداد ظروف كاشت در يك فضاي مشخص باشد. عموماً مي‌توان از هواي تازه براي خنك كردن محيط استفاده نمود، بجز در مواقعي كه دماي آن گرم‌تر از دماي اطاق باشد (تابستان).

مدت پنجه‌دواني

بعد از اتمام كلوني شدن بستر و زماني كه حدوداً 75درصد بستر سفيد شد؛ مي‌توان اقدام به پوشاندن بستر با استفاده از يك لايه پوششي مناسب (خاك پيت) نمود چرا كه در صورت ادامه پنجه‌دواني و عدم تحريك آن به رفتن به مرحله زايشي با خاك پوششي؛ آن دسته از عناصر غذايي باارزش كه بايد صرف توليد كلاهك شود، صرف رشد رويشي بيشتر خواهد شد. اگر بنا به دلايلي، قرار است كه چرخه كشت به تأخير بيافتد، در آن صورت بايد بستر كاشت را تا پيدايش فرصتي مناسب، خنك نگهداشت.

روش‌هاي اسپان‌زني (تلقيح)

طي ساليان دراز، روش‌هاي اسپان‌زني تكامل يافته‌اند. تا اواخر دهه 1950، توليدكنندگان قارچ دكمه‌اي بطور معمولي قطعاتي از اسپان‌هاي كود حيواني يا بذري به اندازه فندق را در سوراخ‌هايي با فواصل منظم درون كمپوست مي‌كاشتند. در اين روش، پنجه‌دواني اسپان كند بود و مناطق دورتر از نقطه تلقيح بيشتر در معرض هجوم عوامل رقيب قرار داشتند. تا زمان پيدايش «اسپان‌زني مخلوط»[3]، پتانسيل كامل اسپان‌هاي بذري[4] مشخص نشده بود. در روش اسپان‌زني مخلوط، بذور اسپان را بطور كاملاً يكنواخت در تمام بستر پخش مي‌نمائيم كه بدين ترتيب كلوني‌هايي سريع و يك دست خواهيم داشت.

مقدار اسپان‌زني استاندارد در مورد قارچ دكمه‌اي، 7 ليتر در هر تن کمپوست يا یک چهارم لیتر در 8 فوت مربع از بستر كاشت مي‌باشد. در صورت ارزان بودن و قابل دسترس بودن اسپان، بهتر است كه براي كلونيزه شدن سريع بستر از مقدار اسپان بيشتري استفاده نمائيم و همچنين بهتر است روز قبل از اسپان‌زني؛ اسپان‌هاي به هم چسبيده را از هم جدا كرده و بصورت دانه به دانه درآوريم. چنانچه اسپان، تازه باشد بذور به راحتي از هم جدا مي‌شوند و چنانچه بخواهيم اسپان تازه را نگهداري كنيم و براي دور بعد از آن استفاده كنيم؛ بهتر است كه اسپان‌ها را در يخچال با دماي 30درجه سانتیگراد نگهداري كنيم.

 



spawning .[1]

Spawn running .[2]

Mixed spawning . [3]

Grain spawn .[4]